«ن» را از آخر باران جدا میکنم
و به اول « پاییز» می چسبانم
فرزند اول باران متولد میشود
نامش را «ناراب» میگذارم
او اولین دختر باران است .
2
«ب» را از اول باران جدا میکنم
و به اول بهار میچسبانم
فرزند دوم باران متولد میشود
نامش را «بارنا» می گذارم
او پسری زیبا خواهد شد
3
«ر» را از باران جدا میکنم
و به اول «تابستان» میچسبانم
فرزند سوم باران زاده میشود
«انراب» نام اوست
دومین دختر باران
4
«آ» را کمی کج میکنم
و با اندکی صبر به آغاز «زمستان» میچسبانم
سومین دختر متولد میشود
«برانا»، دختری سبز چشم
5
ناربا
کمی دیر به دنیا آمد
او را از پادشاه سرزمین باران خواسیم
پسری مو سیاه و زیبا چشم
متولد شده در آغاز زمستان
6
طوفانی بود
روزی که «بارنا» به دنیا آمد
مادر ویولن میزد و میخندید
چهارمین دختر باران متولد شده بود